loading...
اصلاح تربیت
صرافیان بازدید : 610 چهارشنبه 11 دی 1392 نظرات (0)

 


انحراف صفت منسوب به برخی رفتارها یا اشخاص ، نظیر بزهکاری یا بیماران روانی است.این موضوع از آراء متقدم آسیب شناسی اجتماعی اخذ شده است. جامعه شناسان ، انحراف را نه مانند صفتی رفتاری یا نوعی

شخصیت ، بلکه به منزله ویژگی برخی وضعیت های اجتماعی یا کارکردهای ساختی نظام اجتماعی در نظر می گیرند.

به صورت عام از نظر جامعه شناسان انحراف را می توان نا همنوایی با مجموعه هنجارهای معینی تعریف کرد که شمار زیادی از افراد یک اجتماع یا جامعه پذیرفته اند.

·        انحراف صفت منسوب به برخی رفتارها یا اشخاص ، نظیر بزهکاران یا بیماران روانی است.

"کج رفتارهای و انحراف ماهیتاٌ بد یا خوب نیست و با توجه به شرایط  می تواند از نظر اجتماعی مفید یا مضر باشد.آنچه امروز کج رفتاری است ممکن است فردا همنوایی باشد.هرشخص یا گروهی که تصمیم به تغییر هنجارهای موجود در یک جامعه بگیرد، به همراه آن باید خطر بدنامی و رسوایی (Stigmatization) را به دلیل این کج روی بپذیرد".

 

بنابراین انحراف یا کجروی را می توان ناهمنوائی یا هنجار ها یا مجموعه هنجار های معینی تعریف کرد که توسط تعداد قابل ملاحظه ای از مردم در اجتماع یا جامعه پذیرفته شده است ( آنتونی گیدنر جامعه شناس 1373 ص132 ) و یا اینکه انحراف را عبارت از رفتاری که هنجار های اجتماعی مهمی را نقض کرده و در نظر تعداد زیادی از مردم قابل نکوهش است تعریف کرد.

 

کارکردهای مثبت و منفی کج روی

کج روی همانند سایر پدیده های اجتماعی دارای کارکردهای مثبت و منفی زیر می باشد:

تأثیرات منفی و غیر کارکردی انحراف

1.      شکسته شدن هنجارهای مهم اجتماعی در سطح گسترده، ایجاد تضاد و کشمکش میان گروه ها و ایجاد اختلال در نظم اجتماعی

2.      اگر بدون مجازات بماند ، تمایل به همنوائی را در بین مردم از بین می برد.

3.      مخدوش کردن حس اعتماد و اطمینان عمومی.

4.      صرف هزینه های هنگفت برای فعالیت های کنترل اجتماعی.

 

تأثیرات مثبت و کارکردی کج روی

کارکردهای انحراف و کج روی عبارتند از:

1.      کمک به تصریح و روشن شدن هنجارها و تعیین حدود تحمل و مدارای اجتماعی

2.      حفظ و تقویت ارزشها و همبستگی و یگانگی جامعه .

3.      عمل کردن به عنوان سوپاپ بخار برای کاهش فشار نارضایتی های اجتماعی .

4.      بصدا درآوردن سوت خطر بروز نقض در سازمان اجتماعی.

5.      گج روی معمولاً به عنوان یک منبع تغییرات اجتماعی قلمداد می شود.

 

انحراف اجتماعی(Social Deviation)

واژه Deviance  در لغت به معنای عملی است که به دور از هنجارها می باشد. انحراف اجتماعی از جمله مسائلی است که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی بدان پرداخته می شود.

انحراف در واقع دگرگونی از مسیر است. منحرف شدن به معنای انحراف از راه درست است و در حیات اجتماعی سرپیچی از حرکت در طرق تعیین شده توسط مدل های رفتاری و هنجارهای نهادی است که رفتار جمعی را رهبری می کنند. منحرف بعنوان واژه  جدید در مواردی مشخص کننده ویژگی های شخصی است که افعال و رفتارش از چهار چوب های تعیین شده توسط زمینه اجتماعی-فرهنگی محیط پیرامون خارج شود.

انحرافات اجتماعی ، آنهایی هستند که ماهیت جمعی دارند و از علت یا منشأ اجتماعی برخوردارند . معمولاً این انحرافات از آن جهت بروز می کنند که ساخت و سازمان اجتماعی موجود قادر به حل مسائل اجتماعی مطرح شده نیستند.

انحرافات اجتماعی از جمله مسائلی است که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی بدان پرداخته می شود .

انحرافات اجتماعی یکی ازچالشهای  مهم در علم جامعه شناسی است . این معضل آنقدر ابعاد و جنبه های فراوان دارد که نمی توان آن را صرفاً یک مسدله اجتماعی دانست.

چرا که این مشکل ریشه در حوضه های دیگر نیز دارد . بنابراین همانطور که جامعه شناسان خود را مستحق می دانند که انحرافات اجتماعی را مطالعه و بررسی کنند ، زیست شناسان ، روان شناسان و ... نیز به خود اجازه می دهند که این موضوع را با نگاه ویژه خودشان تحلیل کنند ، کج رفتاری شامل انواع بسیاری از رفتارهای نا بهنجار است که اشکالی از آن در هر جامعه روی می دهد . گفته می شود که رفتار نرمال یا بهنجار ، هر نوع رفتاری است که از هنجارها و مقررات گروهی که رفتار مزبور در آن روی می دهد تبعیت کند.در مقبل کج رفتاری رفتاری است که با هنجارها یا مقررات گروه ، همنوایی نداشته باشد .

نظریه های متعددی در مورد انحرافات اجتماعی وجود دارد . دیدگاه زیست شناسی بر این اعتقاد است که علل جرم و انحرافات در ذات خود افراد می باشد و افراد ذاتاً مجرم هستند . روان شناسان معتقدند که شرایط  حاکم بر فضای جامعه به گونه ایست که افراد را به طرف جرم می کشاند و باعث پدید آمدن جرم می گردد.به گوه ای که با وجود شرایط مذکور فرد توان مقابله با جرم و خودداری از انجام آن را ندارد.اما جامع شناسان وجود خرده فرهنگ ها را علتی برای به وجود آمدن جرم در افراد جامعه می دانند.وقتی خرده فرهنگ که فرد در آن رشد می کند نتواند در راستای فرهنگ کل جامعه حرکت کند و با آن سازگاری داشته باشد، در آن صورت جرم و انحراف در جامعه به وقوع خواهد پیوست.

کج رفتاریبه معنی تخلف عمدی از  هنجار یا مجموعه هنجارهای معینی است که در جامعه پذیرفته شده است.کج رفتاری فقط به نحوه عمل فرد مربوط نیست. بلکه به فعالیت گروه ها نیز مربوط می شود . به افرادی که از هنجارهای پذیرفته شده فراتر می روند، کج رفتار گفته می شود. افراد کج رفتار عموماً ضمانت های اجرایی رسمی و غیر رسمی هنجارها را نادیده می گیرند.کج رفتاری در جامعه شناسی ، روان شناسی ، روان پزشکی و جرم شناسی مورد مطالعه قرار می گیرد.

حوزه ای از جامعه شناسی که به انحرافات می پردازد، آسیب شناسی اجتماعی یا جامعه شناسی انحرافات نامیده می شود . آسیب اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق می شود که در چهار چوب اصول اخلاقی و قوائد عام عمل جمعی رسمی و غیر رسمی جامعه ی محل فعالیت کنشگران قرار نمی گیرد و در نتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو می گردد.به همین دلیل کج روان سعی دارند کج روی های خود را از دید ناظران ، قانون اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان سازند.

 

جامعه شناسان بزهکاری و جرم را اقدام به عملی می دانند که بر خلاف موازین ، مقررات ، قوانین و معیار های ارزش و فرهنگی یک جامعه باشد و کسانی که مرتکب چنین اعمال خلافی می گردند مجرم یا بزکار نامیده می شوند همچنان که دور کیم جامعه شناس فرانسوی جرم و بزهکاری را اقدام به عملی می داند که وجدان جمعی را می آزارد و اجتماعی نسبت به مرتکبین آن واکنش نشان می دهند و آنها را مجازات می کنند.

معمولاً از عنوان رفتار انحرافي، آن رفتارى فهميده مى‌شود که از ضوابط و هنجارهاى مستقر (نورم‌هاي) اجتماعى يا انتظارات ضابطه‌مند تخلف کند. يعنى برخلاف جهت آنها جريان يابد. اين تعريف تاحدى روشن است، البته تا وقتى که انسان بپذيرد که ضوابط و هنجارهاى اجتماعى پايدارى و ثبات خاصى را مطرح مى‌کنند و توافق تقريبى درباره انتظارات واقعى احياء شده در داخل سيستم اجتماعى مربوط وجود دارد. نوعى تحريک و هيجان و شايد خشم، مکتب برچسب‌زنى را به‌سوى اين مفهوم‌سازى سوق داده است که در آن از سوى آن مکتب (تاحدى به‌درستي) ادعا مى‌شود که انسان کجروى و انحراف (Devianz) را نمى‌تواند در خود رفتار بخواند - فى‌المثل کشتن انسان‌ها يک بار ممنوع مى‌شود اما در زمينه‌ها و متون ديگر (فى‌المثل در جنگ‌ها) بردبارى نشان داده مى‌شود و يا حتى به‌طور مثبت به آن پاداش داده مى‌شود - و درنتيجه رفتار انحرافى به‌طور ساده آن رفتاى است که بايد انسان براى آن تعريفى بسازد (بکر، ۱۹۶۳). البته در مورد اخير نوعى اشتباه در ماوراء سطوح (Metaebene) و نيز سطوح موضوعات اتفاق مى‌افتد. در اينجا نخست موضوع مربوط به تعريف علمى انحراف است و نه برعکس درباره 'تعريف' کجروى به‌وسيله مردم و حتى به‌وسله خود فرد منحرف. مسئله تعريف اخير به‌ سطوح موضوعات تعلق دارد:

 چگونه اعضاء سيستم اجتماعى مرجع، رفتار موجود و حاضرى را تعريف مى‌کنند؟ انسان به‌سهولت خواهد ديد که اجباراً اين مقررات کم و بيش در جهت هنجارها و ضوابط و انتظارات، سوگيرى مى‌شوند به‌طورى که ما مجدداً به تعريف پيشنهادى پيشين مى‌رسيم.

 پيشنهاد ديگر (مکتب برچسب‌زني) به اين هدف متوجه است که رفتار انحرافى را وقتى معين و مشخص کنند که ببيند آيا و تا چه حد 'پاداش‌ها و مجازات‌هاى اجتماعي' (soziale Sanktionen) محيط را به‌کار مى‌اندازند. عليه چنين برداشتنى جيبس (۱۹۷۲) تأملات و نظريات مخالف تندى ابراز داشته است. به‌ويژه روشن نيست چه نوع عکس‌العملى از سوى چه محافلى از افراد دقيقاً مورد نظر است. از طرف ديگر با اين تعريف همه واقعيات از گردونه تعريف علمى خارج مى‌شوند که کشف نمى‌شوند و درنتيجه به‌هيچ‌وجه بازتابى را به‌دنبال ندارند. به اين ترتيب مثلاً قتل روشن نشده، رفتار انحرافى به‌حساب نمى‌آيد و حداکثر عملى جالب توجه (و البته تاحدى مجاز) تلقى خواهد شد.

 به‌علاوه ما به‌طور موافق در اين‌باره بحث مى‌کنيم که انحراف و کژروى را به‌منزله مفهوم متغير وارد موضوع کنيم؛ يعنى درجه و ميزان انحراف را از يک مرکز هماهنگى (Konformitätszentrum) در نظر گرفته و انديشيده شده، تفاوت بگذاريم. به‌علاوه بايد انحرافات از لحاظ حجم نياز به نظارت بر آنها يا نتايج منفى آنها براى محافل انسانى به‌خصوص يا سيستم اجتماعى مرجع، به‌منزلهٔ کل واحدى اندازه‌گيرى و ارزيابى شوند. در سيستم‌هاى اجتماعى قابل رؤيت و شفاف، انسان مى‌تواند انتظارات مهم و معنى‌دار اشخاص مرجع يا برانگيزانندگان انتظارات را نسبتاً به‌سهولت ثبت و معين کند. در سيستم‌هاى اجتماعى بزرگتر انسان خود را على‌القاعده با معيارهاى عمومى مستقر - خواه اين معيارها سنت‌هاى فرهنگى باشند يا تصورات و برداشت‌هاى اخلاقى يا ضوابط و هنجارهاى مذهبي، اخلاقى يا کارکردى و غيره - تطبيق مى‌دهد و در جهت آنها سوگيرى مى‌کند. در اين‌صورت سيستم مرجع براى انحراف در زبان عامه مبهم و ساختگى (Plastisch) خواهد بود.

 قسمتى از طبقات شيوه رفتار انحرافى که برخلاف ضوابط و هنجارهاى حقوقى مى‌باشد ساده‌تر قابل تعيين و عموماً ساده‌تر قابل مجازات هستند. با وجود اين صورت‌بندى و صورى‌بودن (Formalisierung) ضوابط حقوقي، اکثراً داراى کاربرد ضوابط ناپايدارتر هستند (فى‌المثل به‌طور دقيق چه چيز به معناى تخلف از رسوم خوب و تخلف از وفادارى و ايمان داشتن، تخلف از مصالح عمومى و طبيعت موضوع و غيره مى‌باشد؟). هم‌چنين نظم و ترتيب و درجه‌بندى گاهى بى‌ثبات است (چه چيز دقيقاً به‌معناى تجاوز به عنف است؟ چگونه مى‌توان مرز بى‌قانونى بين قتل و ضربه هلاکت بار را معين کرد و غيره؟).

 مدت‌ها جنايت براى جامعه‌شناسى رفتار انحرافى به‌صورت نمونه گويا و مشخص بود و بدين ترتيب است که از لحاظ تاريخى اين شاخه از جامعه‌شناسى جنائى مشتق مى‌شود. برخى از نظريه‌هاى مهم - تقريباً نظير آنچه از سوى ساترلند بيان شدند - در درجه اول بر جنايت سکه زدند و سپس اين مفهوم در مقياس وسيع‌تر به‌وضوح به رفتار انحرافى گسترش يافت. با وجود اين مثل سابق، مبانى توضيحى با وسعت و برد متفاوتى وجود دارند که فقط براى بخش‌هاى کاملاً معين و محدود طراحى شده و يا براى اشکال خاصى از کژروى و انحراف صادق و معتبر هستند (فى‌المثل براى جنايت اقتصادي، براى خودکشي، براى مصرف قرص‌هاى مواد مخدر و غيره).

 از اشکال رفتارهاى انحرافى وقتى مى‌شود به‌طور معنادار (Sinnvoll) سخن گفت که نمونه عمل موردنظر به‌طور توصيفى به‌صورت هسته‌هاى متبلور (Kristallisationskernen)، متراکم و برجسته شوند. به‌عنوان نمونه اينگونه هسته‌هاى تراکمى متبلور، معمولاً در شيوهٔ متعارف اعمال جنائى (يعنى همه شيوه‌هاى رفتارى که عليه قانون عمل مى‌کنند) با تمام شيوه‌هاى تجلى و تحقق آنها (مثل سرقت، قتل، تجاوز به عنف، تهديد و اخاذى و نيز خودکشي، انحرافات جنسي، اعتياد به الکل و مصرف مواد مخدر) درمى‌آيند. درباره اشکال کجروى‌ها - قبل از همه در قلمرو ريشه‌يابى و از لحاظ سبب‌شناسى (ätiologischen) - تعداد زيادى برداشت‌ها و نظريات تئوريک و تجربى وجود دارند. اخيراً اين نوع رفتارها قبل از همه تحت نفوذ مکتب برچسب‌زني، در مطالعات رفتارهاى انحرافى وارد و داخل شده‌اند: نظير بيماران رواني، فقرا، معلولان جسمي، بيکاران، بى‌سرپناهان و غيره. يعنى قضايائى که قبلاً از لحاظ جامعه‌شناسى بيشتر تحت عنوان اقليت‌هاى اجتماعى (Soziale Minoritäten) مورد بحث قرار مى‌گرفتند.

 در کنار اين برشمارى توصيفى 'هسته‌هاى خاص متبلور' رفتارهاى انحرافى طبقه‌بندى‌هاى منظم و سنخ‌شناسى (Typologien) رفتارهاى انحرافى (فى‌المثل پارسونز، ۱۹۵۱؛ مرتن، ۱۹۶۸؛ دوبين - Dubin در ۱۹۵۹؛ هارارى - Harary در ۱۹۶۶) وجود دارند. اما در اين زمينه آنچه از همه بيشتر مشهور شده است طبقه‌بندى مرتن است. براى مرتن دو عنصر ساختار اجتماعى داراى اهميت فوق‌العاده است: يکى آنچه را که او هدف مشخص فرهنگى (culturale defined goals) (که ارزيابى‌ها و ارزش‌گذارى‌هاى جامعه را دربردارد) مى‌نامد و ديگرى نيز شيوه‌هاى قابل قبول براى وصول به اين هدف‌ها (acceptable modes of reaching) است (يعنى راه‌هاى مجازى که از طريق آنها وصول به اين هدف‌ها بايد به‌دست آيد). حالا مى‌شود با مرتن از آنجا آغاز کرد که افراد اولاً هم هدف‌ها را و هم راه‌هاى مشروع و قانونى يک جامعه را بپذيرند و ثانياً اينکه آنها هدف‌ها را - و نه راه‌ها را - در نظر گيرند، ثالثاً آنها راه‌ها را اما نه هدف‌ها را و رابعاً هر دو دسته را نپذيرند.

گنجانيدن طغيان در اين مجموعه مسئله‌برانگيز است و هم‌چنين مشخصه نو‌آورى براى مورد دوم قدرى نارسا و نامساعد است؛ زيرا تحت اين عنوان شيوه‌هاى رفتارى نظير ابتکار و اختراع خلاق و نيز فعاليت‌هائى مثل سرقت از طريق حفاظ‌شکنى و غيره قرار مى‌گيرند. ارزش بيان‌کنندگى اين سنخ‌شناسى (مثل سنخ‌شناسى‌هاى مشابه) درنتيجه محدود است؛ البته تا زمانى که از لحاظ نظرى به‌کار برده نشوند.

 به‌علاوه تفاوت‌گذارى آغازين در هدف‌هاى فرهنگى و راه‌هاى مشروع وصول به آنها، ورود به بيانات مرتن در مورد نظريه نابه‌هنجارى (Anomietheorie) او را توصيه و ارائه مى‌کند که به‌ويژه - در ادامه تکامل دادن به آن نظريه به‌وسيله کلووارد و اوهلين (Cloward, Ohlin) در ۱۹۶۰ - به‌منزله برداشت و انديشه قابل استفاده براى توضيح سنخ‌هاى معينى از کژروى‌ها (به‌ويژه در خلاف‌کارى‌هاى مربوط به مالکيت خصوصى و مصرف موادمخدر) به‌نظر مى‌رسد .

انواع انحرافات اجتماعی

 

جامعه شناسان در تقسيم انحرافات اجتماعي به معيارهاي مختلفي توجه مي‏كنند: با توجه به اينكه كجروي از روي آگاهي يا عدم آگاهي صورت بگيرد، آن را به دو نوع آگاهانه يا ناآگاهانه تقسيم مي‏كنند؛ از جهت كميت و وقوع، هرگاه به ندرت و گاه گاهي واقع شود، به آن انحراف نخستين وگرنه تعبير به انحراف ثانوي مي‏شود؛با نظر به عامل كجروي، هرگاه فردي مرتكب آن شود، آن را انحراف فردي، اما اگر گروه مبتلا به آن شود، آن را انحراف گروهي مي‏گويند و نيز بر حسب جايگاه و منزلت عامل كجروي در حكومت و قدرت و سازمان يافته بودن جرائم و عدم آن، به انواع مختلفي تقسيم مي‏شود.

 

با توجه به اینکه کجروی از روی آگاهی یا عدم آگاهی صورت بگیرد، آن را به دو نوع آگاهانه یاناآگاهانه تقسیم می کنند؛ از جهت کمیت و وقوع، هرگاه به ندرت و گاه گاهی واقع شود،به آن انحراف نخستین وگرنه تعبیر به انحراف ثانوی می شود؛

 با نظر به عامل کجروی، هرگاه فردی مرتکب آن شود، آن را انحراف فردی، اما اگر گروه مبتلا به آنشود، آن را انحراف گروهی می گویند و نیز بر حسب جایگاه و منزلت عامل کجروی در حکومت و قدرت و سازمان یافته بودن جرائم و عدم آن، به انواع مختلفی تقسیم می شود.

برخی ازاندیشمندان برجسته معاصر با الهام از قرآن و روایات، تحقق جامعه انسانی، اسلامی، سالم و بهنجار را منوط به تحقق شرایط پنجگانه ذیل دانسته اند:

1- امنیت اموال افراد؛

2- امنیت منزلت، حیثیت و امنیت جسم و جان افراد؛

3- آبروی افراد؛

4- امنیت روابط عاطفی بخش های مختلف جامعه؛

5- امنیت عقاید و ارزش های اخلاقی جامعه.

با توجه به ایده فوق، انحرافات اجتماعی را بر اساس پیامدهای آسیبی آنها می توان به پنج دسته ذیل تقسیم نمود:

الف) سلب امنیت اعتقادی و ارزشی؛

ب) سلب یاتضعیف روابط عاطفی یا انسجام اجتماعی؛

ج) سلب امنیت جانی افراد؛

د) سلب امنیت منزلتی افراد؛

 

انواع انحرافات يا كجرويها

* نخستين :  به انحرافي گفته ميشود كه فرد هنوز برچسب نخورده و جامعه او را منحرف نميداند و براي او      احترام قائلند0

* دومين يا ثانوي : در اين انحراف فرد برچسب خورده و جامعه او را منحرف شناخته و خود او نيز منحرف   بودن خود را ميپذيرد0

* فردي : در اين انحراف فرد به تنهايي از هنجارهاي اجتماعي منحرف ميشود به عبارت ديگر به تنهايي از معيارها و مقررات پيروي نميكند مانند دزدي

* گروهي : افراد به صورت دسته جمعي بر خلاف هنجارهاي پذيرفته شده فرهنگي عمل ميكنند0

* سازنده : چنانچه فرد يا گروهي با اطلاع و آگاهي كامل از ارزشها و هنجارها ي جامعه تبعيت نكنند و هنجارهاي جديدي بيافرينند كه برتر از هنجارهاي قبلي باشد و جامعه را به سوي پيشرفت سوق دهد چنين كجروي را سازنده گويند 0

* طبيعي : همواره هنجارهاي جامعه به صورت كامل اجرا نميشود و مقداري انحراف از الگوهاي جامعه وجود دارد چنين انحرافي را كجروي طبيعي مي نامند 0 به عبارتي رفتار تابعي از شخصيت و محيط ميباشد كه محيط هيچ وقت شخصيت را تحت پوشش خود قرار نميدهد0

* آگاهانه : هرگاه فردي دانسته و از روي آگاهي و بر اساس نظام ارزش ويژه خود به اعمال خلاف ارزشها و هنجارهاي جامعه دست بزند چنين انحرافي را آگاهانه مي گويند 0

* ناآگاهانه :  اگر رفتاري ناخواسته و ناآگاهانه از فردي سر بزند كه با هنجارهاي جامعه منافات داشته باشد اين كجروي را ناآگاهانه مي گويند 0 مانند كجروي هاي كودكان و بيمارهاي رواني 0

 

انحراف های اجتماعی را می توان برحسب نوع به گروه های زیر تقسیم بندی كرد:
-سوء مصرف مواد مخدر و دارو
- خشونت، ضرب و جرح و قتل و تجاوز و آدم ربایی
- همسر آزاری
- كودك آزاری و سوء استفاده از كودكان
-بزهكاری كودكان و نوجوانان
-تن فروشی و قاچاق انسان به قصد انواع سوءاستفاده
ـ انحراف های گسترده جنسی
-شیوع برخی از بزه ها مانند سرقت و قاپ زنی
- وجود كودكان خیابانی و كودكان در خیابان و كودكان كار
-خودكشی
-ناآرامی های اجتماعی مكرر و بی هدف یا باهدف های كم اهمیت
- خیابان خوابی و انواع حاشیه نشینی و اسكان غیررسمی كه همراه با مسائل و مصائب اجتماعی و بهداشتی است.
- فساد اداری و مالی و شیوع ارتشاء و اختلاس
اما انحراف ها را برحسب عوامل پدیدآورنده اصلی نیز می توان به صورت زیر از یكدیگر متمایز كرد:
انحراف هایی كه به ظاهر انحراف اجتماعی هستند اما در واقع جنبه فردی دارند و تواتر، منشاء، جلوه و سرایت اجتماعی ندارند و از عوامل موروثی مانند روان نژندی و اختلال های مغزی ناشی می شوند. خشونت به قصدكشتن افراد ممكن است از این نوع باشد.
انحراف هایی كه جنبه روان پریشی دارند و به اختلال در شخصیت مربوط می شوند.

محدودیت ها و محرومیت های جنسی نیز می توانند دارا و نادار را به سمت تمایلات انحرافی یا خشونت جنسی و سوء استفاده از كودكان سوق بدهند.
انحراف ها با منشاء سیاسی در واقع در ردیف بالا قرار می گیرند، اما به دلیل اهمیتشان می توان آن ها را در ایران جداگانه طبقه بندی كرد. نبود آزادی های سیاسی و آزادی اندیشه و بیان و قلم به ویژه در میان اقشار كارگری و روشنفكران، كه نیاز مبرم به بیان دردهای خود دارند،آن ها را به انواع انحراف ها،‌از جمله ناآرامی ها و هرج و مرج های كور می كشاند.

 

مسئله مربوط به آسیبهای اجتماعی از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها ، محرومیتهای ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنه‌دار فساد ، عصیان ، تبهکاری ، سرگردانی ، دزدی و انحراف جنسی و دیگر آسیبها شده است.

 

 

 هر چند اکثر مشکلات اجتماعی انواعی تکراری در طول نسلهای مختلف هستند، اما چنانکه مشاهده می‌شود برخی از این انواع در برخی نسلها اهمیت بیشتری پیدا کرده است و حتی برخی انواع این آسیبها در نسلهای بعدی زاده شده‌اند. از سوی دیگر از آنجایی که یکسری علل غالب در هر جامعه وجود دارند که نسبت به سایر علل اهمیت بیشتری در بروز آسیبها دارند، هر چند از انواع متمایز آسیبها سخن می‌رود، اما عمدتا همپوشیهایی بین آنها دیده می‌شود.

 

 وابستگی دارویی یا اعتیاد

 

اعتیاد به معنی تمایل به مصرف مستمر یا متناوب یک ماده برای کسب لذت یا رفع احساس ناراحتی اطلاق می‌شود که قطع آن ناراحتیهای روانی یا اختلالات جسمانی ایجاد می‌کند. در گرایش به اعتیاد عوامل مختلفی شناسایی و مطرح شده‌اند. این عوامل هر چه باشند (که البته در مباحث مربوط به علت شناسی حائز اهمیت هستند.) سرچشمه بسیاری مشکلات فردی ، خانوادگی و اجتماعی هستند. اعتیاد به سبب

ویژگیهای ذاتی خود ، اغلب با سایر آسیبها همراه می شود و موجب هدر رفتن نیروهای ثمر بخش جامعه

می شود.

 

انحرافات جنسی

غریزه جنسی هم می‌تواند منشأ بروز عالیترین نمودارهای ذوقی و هنری باشد و هم منشأ تشکیل بنیاد یک خانواده و هم منشأ بسیاری از جرائم. عوامل مختلف محیطی و خانوادگی و اجتماعی سر منشأ بروز انواع انحرافات جنسی هستند. هر چند برخی از این نوع انحرافات مشکلاتی فردی هستند، ولی اکثر آنها به آن جهت که در ارتباط با فرد دیگر معنی پیدا می‌کنند عوارض اجتماعی را در بر خواهند داشت.

 از سوی دیگر مبارزه با این دسته از آسیبها در برخی موارد نیازمند تغییرات اساسی اجتماعی است و لازم است تحولاتی کلی و برنامه ریزی‌های دقیقی جهت رفع آنها صورت گیرد و این تغییرات با ارائه آموزشهای وسیع اجتماعی برای افراد و خانواده‌ها و رفع عوامل بنیادی امکانپذیر خواهد بود. این دسته از انحرافات نیز اغلب با سایر آسیبها در ارتباط نزدیک هستند و گاهی حتی موجب بروز مشکلات جدی می‌شوند. مثل بیماری ایدز که با انحرافات جنسی ارتباط نزدیک دارد.

 

سرقت و دزدی

بطور کلی سرقت و دزدی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی به عنوان یک آسیب جدی محسوب می‌شوند. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شده‌اند، مثل فقر و بیکاری ، اعتیاد و شیوه‌های تربیتی ، اما باید توجه داشت مبانی شخصیت اهمیت ویژه در ارتکاب دزدی دارند. این افراد معمولا از لحاظ رشد اخلاقی در سطح خیلی پایین و ضعیف هستند و بطور کلی ثبات و استواری و قدرت تحلیل و تفکر درباره پیامدهای رفتار خود را به قدر کافی ندارند. در مباحث مربوط به علل زردی به علل تربیتی تأکید فراوان می‌شود. الگوهای رفتاری خود والدین ، واکنشهای آنها درباره دزدیهای کوچک دوران کودکی ، مسأله پول توجیهی و کمک به شناخت مسأله مالکیت در دوره کودکی در ارتباط نزدیک با رفتارهای دزدی بزرگسالی و نوجوانی دارند.

 خودکشی

خودکشی هر چند در وهله اول یک مشکل فردی به شمار می‌رود ولی از آنجایی که فرد در اجتماع زندگی می‌کند و تأثیرات متقابلی همواره بین آنها برقرار است، به عنوان یک معضل اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرد. آمار خودکشی معمولا با سایر جرایم و آسیبها ارتباط پیدا می‌کند، بطوری که در میان گروههای مبتلا به اعتیاد خودکشی بیشتر دیده می‌شود. همچنین در آسیبهای مربوط به انحرافات جسمانی بویژه در میان قربانیان این انحراف خودکشی پدیده شایعی است. در میان بیماران روانی بویژه افسردگیهای شدید نیز اغلب خودکشی مسأله قابل توجهی است.

 به هر حال خودکشی پیوندهایی با متغیرهای اجتماعی دارد بطوری که علاوه بر تأثیری که از شرایط اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. ارائه راهکارهای مناسب در بررسی مشکلات گروههای در معرض خطر مثل معتادین و خانواده‌های آن ، بیماران روانی و خانواده‌های آنها ، خانواده‌های نابسامان و آموزشهای فردی در مواجهه با تغییرات اساسی روشهایی سودمند خواهد بود. در این راستا توجه به گروههای سنی که در معرض خطر بیشتری هستند و خودکشی در میان آنها رواج بیشتری نسبت به سایر گروههای سنی دارد، مثل نوجوانان و جوانان اهمیت زیادی دارد.

 

مهاجرت

مهاجرت علاوه بر مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی که دارد مستلزم تغییراتی خاص است که مطابقت و سازگاری با آنها اغلب مشکلاتی را برای فرد و جامعه ایجاد می‌کند. به عبارتی علاوه بر اینکه مهاجرت در برنامه ریزیهای کلان اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی مشکلاتی را ایجاد می‌کند، مثل مهاجرت روستاییان به شهرها که خالی شدن روستاها از سکنه ، کاهش کشاورزی ، افزایش مشاغل کاذب و ... را به دنبال دارد موجب می‌شود، تا فرد برای سازگاری با تغییرات حاصل فشار زیادی را متحمل شود.

 

 

 

 شوک فرهنگی یکی از عوارض حاصل از مهاجرت است که با اضطراب و افسردگی ، احساس جدا شدن و مسخ واقعیت و مسخ شخصیت مشخص است. تحقیقات نشان می‌دهد شیوع مشکلات روحی و روانی بین مهاجرین بخصوص در بین مهاجرینی که شرایط مقصد بسیار متفاوت از شرایط مبدأ یا محل سکونت قبلی آنها بوده است شیوع بیشتری دارد. رایجترین اختلال علائم پارانوئید یا سوء ظن است که به احتمال قوی به دلیل تفاوتهای آنان از نظر زبان ، عادات و آداب و رسوم ، چهره ، نوع لباس و غیره است.

 

بی ‌خانمانی

منابع فزاینده‌ای وجود مسائل ویژه‌ای را در افراد بی خانمان تأیید می‌کنند. چنین کسانی ممکن است در خیابانها سرگردان باشند یا به علل برخی بزهکاریهای دیگر که معمولا توأم با بی خانمانی آنهاست مثل دزدی ، اعتیاد و ... در زندانها یا کانونهای اصلاح و تربیت بسر برند. در بین افراد بی خانمان دسته‌های مختلفی از افراد دیده می‌شود، یک دسته شامل بیماران روانی شدید هستند که اغلب یا مدتهاست از خانواده خود دورند یا بطور موقتی از خانه خارج شده‌اند. معتادین گروه دیگری از این افراد را شامل می‌شوند که معمولا مراحل عمیق اعتیاد خود را می‌گذرانند.

 

کودکان خیابانی و دختران و زنانی که با بی خانمانی به انحرافات جنسی نیز مبتلا هستند دو دسته دیگر را در بین افراد بی خانمان تشکیل می‌دهند. بسته به مکان جغرافیایی محله فقیر نشین شهر ، پارک شهر ، حومه شهر و نواحی روستایی خصوصیات این جمعیت فرق می‌کند. برخی در محدوده جغرافیایی نسبتا ثابتی می‌مانند در حالیکه عده‌ای از یک قسمت کشور به بخشهای دیگر یا از منطقه شهر به مناطق دیگر مسافرت می‌کنند.

 

 

 فقر

فقر در واقع مادر تمام آسیبهای اجتماعی است. فقر با بسیاری مسائل زیر پا از جمله ضعف تندرستی و افزایش مرگ و میر ، بیماری روانی ، شکست تحصیلی ، جرم و مصرف دارو رابطه دارد. هر چند خود فقر بطور ذاتی یک مشکل و آسیب است، اما این لزوما به این معناست که تمام افرادی که زیر خط فقر زندگی می‌کنند. افرادی نابسامان و مشکل ساز برای اجتماع هستند. مشکلات اقتصادی ، عدم تأمین نیازهای جسمی و روانی اغلب زمینه‌ای برای بروز و ظهور مشکلات اجتماعی دیگری است.

 

بیکاری

بیکاری معضل اجتماعی دیگری است که هم آسیبهای جدی فردی و هم آسیبهای قابل ملاحظه اجتماعی را در دامن دارد. بیکاری بویژه در نسل پر انرژی و جوان که انرژی و قدرت و نیروهای آنها راکد و بی‌مصرف باقی می‌ماند نمود بیشتری پیدا می‌کند و زمینه را برای انوع انحرافات اجتماعی فراهم می‌سازد. وجود فرصتهای همیشه خالی ، عدم تحمل بیکاری ، فقدان قدرت تأمین نیازها به دلیل نداشتن درآمد، زمینه‌هایی آماده برای کاشت بذر جرم و انحرافات می‌باشند.

 

 

 

 

علت انحراف جوانان چیست؟

امام صادق(ع) در مورد یکی از ویژگی ‏های جوانان یعنی الگوپذیری و تقلید سریع ازدیگران هشدار داده و فرمود: جوانان و نوجوانان خود را با احادیث ما آشنا کنید قبل از این که گروه ‏های منحرف بر شما پیشی گرفته و آنان را جذب کنند.

در تبيين انحرافات اجتماعي جامعه شناسان بر اين عقيده اند كه عوامل محيطي و اجتماعي باعث انحراف مي شود در حالي كه روان شناسان معتقدند عوامل رواني و درون فردي باعث اين انحراف مي باشند و زيست شناسان نيز عقيده دارند عوامل زيستي و ارثي در انحراف اجتماعي مؤثر ميباشد0

 

ü       کمبود محبت و فقر عاطفی

اگر جوانان این قشر فعال جامعه مورد کم لطفی و بی احترامی قرار بگیرند و با این قلب‏ های پاک و زلال رفتاری حکیمانه وکریمانه صورت نگیرد، آنان بتدریج موردمحبت افراد منحرفی و گروه‏ های فریبنده قرار خواهند گرفت و هویت آنان در معرض جدی‏ ترین آسیب‏ های اجتماعی خواهد بود. هم چنانکه امروزه در جوامع صنعتی فقر غالب فقر اقتصادی و فرهنگی نیست بلکه فقر غالب فقر عاطفی است. مهم ترین علت انحراف جوانان و نوجوانان امروزی در خانواده‏ها کمبود عشق، عاطفه و محبت است. انسان همان طور که به آب و غذا نیاز دارد به«محبت» هم نیازمند است و حتی نیازهای عاطفی و معنوی او به مراتب بیشتر از نیازهای جسمانی است. عمده ‏ترین دلیل ناسازگاری در خانواده ‏ها و علت بسیاری از انحرافات وناهنجاری‏ های جوانان تندخویی‏ ها، خشونت ‏ها، لج‏بازی ‏ها، زورگویی ‏ها، بدبینیها، اعتیادها، افسردگی ‏ها، گوشه‏گیری ‏ها، ناامیدی ‏ها، ناسازگاری ‏ها، طلاق و فرار از خانه و مدرسه و غیره - ریشه در کمبود محبت دارد.

 

ü     نداشتن روحیه اعتماد به نفس

بخشی از انحرافات و مشکلات نسل جوان ریشه در نداشتن روحیه اعتمادبه نفس و عدم خود باوری دارد. ترس از ورود به اجتماعات و اظهار اندیشه ‏ها، عدم ظرش مسئولیت‏ ها بسیاری از ناکامی ‏ها و عدم موفقیت ‏ها از جمله عوارض احساس حقارت و نداشتن عزت نفس است. بنابراین برای تقویت شخصیت جوان و به وجود آمدن سترهای مناسب برای ایجاد خصلت ‏های نیکو و صفات ستوده در وجود آنان باید از راه های مختلفی اقدام نمود. احترام به افکار جوانان، تقویت ارتباط صمیمانه، سلام کردن با لحن دلنشین، هدیه دادن مشورت کردن و عادت دادن جوانان بر اتکال به خداوند متعال در مشکلات، برخی از شیوه‏ های تقویت عزت نفس و خود باوری در نسل جوان می ‏باشد.

 

ü      نداشتن رابطه کلامی با والدین و مربیان

عموم جوانان و نوجوانان به ارتباط کلامی بسیار حساس هستند. لحن و صوت والدین مربیان و مبلغان در ارتباط کلامی باید دارای بار عاطفی مثبتی باشد در غیر این صورت آنان از متولیان تربیتی جامعه جدا شده و به دامن افراد منحرف پناه خواهند برد.

ü      مشکل ازدواج

هر جوانی فطرتاً نیازمند ازدواج است و باید به این نیاز خدادادی و طبیعی از طریق مشروع جواب داد. بقای نسل، رسیدن به آرامش و سکون، تکمیل و تکامل،تأمین نیاز جنسی، سلامت و امنیت اجتماعی و تأمین نیازهای روحی و روانی بخشی از دستآوردهای امر مقدس ازدواج بر جوانان است. وجود مشکلات وموانع متعدد بر سر راه ازدواج جوانان اسباب انحراف آنان را فراهم خواهد ساخت.

ü      مسأله اشتغال

بیکاری نه تنها موجب از میان رفتن استعدادهای درونی یک جوان می ‏شود و او را به فردی تن پرور و بی خاصیت تبدیل می ‏کند، بلکه به عنوان یک معضل اجتماعی، یک جوان مسلمان را دچار انواع مفاسد اخلاقی و اجتماعی می‏ نماید و یک نیروی انسانی را که باید به عنوان سرباز جامعه باشد سربار اجتماع نموده و گرفتار انواع انحرافات می ‏نماید.

ü       تهاجم فرهنگی عوامل بیگانه

استکبار جهانی برای مقابله با رشد روزافزون اسلام خواهی و شناخت هویت حقیقی جوانان کشور با ساماندهی تهاجم فرهنگی در اشکال گوناگون از جمله شبهه افکنی، ترویج بی بند و باری و... در انحراف جوانان عزیز کشور تلاش می ‏کند.

ü      فقر

انحراف هایی كه منشاء اقتصادی صرف دارند و عمدتا به فقر و بیكاری و تبعیض و محرومیت مربوط        می شوند. در سراسر جهان انحراف ها با منشاء مستقیم اقتصادی عمده ترین انحراف ها هستند،

بررسی ها  نشان می دهند در ایران كه ۷۰ تا ۸۰ درصد از انحراف هایی چون گسترش اعتیاد، سوء مصرف و قاچاق موادمخدر را از طریق عوامل اقتصادی می توان توضیح داد.

فقر یكی از ریشه ای ترین عوامل اصلی انحراف هاست كه از ساختار اقتصادی و سیاسی ناشی می شود و برگرایش های اجتماعی و اقتصادی متفاوت نیز موثر می افتد و سپس برای ایجاد انحراف، عوامل مشخص را فعال می كند.

شیوع فساد اداری و مالی گرچه مستقیما به ساختار اقتصاد سیاسی و حضور قدرتمندان بی نظارت در صحنه های مدیریت بالایی كشور مربوط می شود و گرچه در حدود ۷۵ درصد از جمع ارزش پولی فساد اداری- مالی توسط ۵ درصد از مفسدان صورت می گیرد، اما انواع رشوه ستانی، كم كاری، تخلفات مالی كوچك در واقع به دلیل نیاز و گرانی است كه بتدریج جنبه نهادینه نیز یافته است.

شایع شدن بزهكاری های كودكان و نوجوانان و افزایش كودكان خیابانی و كودكان در خیابان و كودكان كار( هم اكنون در حدود ۵۵۰ هزار نفر كودك زیر ۱۵ سال در ایران كار می كنند) بی تردید به فقر و محرومیت و نداشتن بضاعت سرپرستی خانوار مربوط می شود. امروز حتی طرفداران و فعالان حقوق كودك در ایران از این كه بتوان كار كودك را بی هیچ جایگزین درآمدی متوقف كرد ناامید شده اند.

 

عوامل و نهادهاي مؤثر در انحراف يا كجروي اجتماعي

خانواده مدرسه همسالان وسايل ارتباط جمعي

خانواده :

خانواده اولين عامل كجروي اجتماعي ميباشد 0

در خانواده ها سه نوع شيوه فرزند پروري وجود دارد كه عبارتند از آمرانه (سخت گيرانه ) - سهل گيرانه -  مطلوب (قاطع و اطمينان بخش)0

در فرزند پروري آمرانه پدر فرمان ميدهد و فرزند بايستي بدون سؤال به آن پاسخ مي دهد و در اين خانواده از تنبيه استفاده ميشود و از تشويق خبري نيست 0

در فرزند پروري مطلوب نيز ويژگيهايي وجود دارد  همچون وجود كنترل توقع رفتار عاقلانه از كودكان روشن بودن ارتباط ( منظور اين است كه ما براي كودكان اگر چيزي را مي خواهيم در ذهن او دلايل اطاعت روشن باشد ) -  مراقبت از سوي والدين

يكي از مسائلي و مشكلاتي كه در خانواده ها وجود دارد طلاق ميباشد كه بر روي كودكان و نوجوانان اثراتي را به جا ميگذارد و واكنشهايي را در گروههاي سني مختلف ايجاد ميكندكه عبارتند از:

          الف ) واكنشهاي كودكان پيش دبستاني ( احساس گناه انكار طلاق آشفتگي ادراكي و اجتماعي )

          ب ) واكنشهاي كودكان دبستاني ( احساس گناه ترس و نگراني غمگين و افسردگي ) 

          ج ) واكنشهاي نوجوانان (دروغگويي دزدي ترك تحصيل پيوستن به بزهكاران استفاده از  موادمخدر لاقيدي جنسي و رايجترين آنها خشم و ستيزه جويي و اضطراب )

ديگر مشكل بعضي خانواده ها اعتياد ميباشد 0 پدران و مادران در خانواده هاي معتاد چنان درگير اعتياد خود ميباشند كه توجهي به نيازهاي جسماني و رواني كودكان خود ندارند 0 اين والدين كنترل زندگي را از دست داده اند و اغلب علاقه اي ندارند كه به نيازهاي محبت ، عشق ، وابستگي ، تعلق ، امنيت خاطر كودكان خود پاسخگو باشند و كودكاني كه در اين نوع خانواده ها تربيت ميشوند با مشكل عدم ارضاء نيازها مواجه هستند 0

 

مدرسه :

وظيفه مدرسه دوچيز است آموزش مهارتهاي فكري و انتقال دانش آموزش مهارتهاي اجتماعي و زندگي و رمز و راز زنذگي اجتماعي كه از جمله مهارتهاي زندگي ميتوان مسئله گشايي ، قاطعيت ، اعتماد به نفس ، مثبت انديشي ، تعاون وهمكاري را نام برد0

تحقيقاتي كه در دبيرستانهاي كاليفرنياي آمريكا توسط ميراش انجام گرفته است نشان ميدهد :

1 - دانش آموزاني كه به علل مختلف مدرسه را دوست ندارند و يا تعلق خاطر پائين به مدرسه دارند گرايش بيشتري به بزهكاري دارند 0

2 -  تعلقات بالا به مدرسه بزهكاري را كاهش ميدهد 0

3 -  بزهكاران تعلق خاطر كمتري نسبت به والدين شان دارند0  

همسالان :

- گروه همسالان مهارتهاي اجتماعي مانند مهارتهاي رهبري ، مديريت ، كنشهاي متقابل را انتقال ميدهند 0

- رفتارهاي پرخاشگرانه از طريق همسالان منتقل ميشوند مثل اعمال خشونت آميز 0

- رفتارهاي جامعه پسندانه مانند همكاري ، مشاركت آموخته ميشود 0

- همسالان نقش درماني و تسكين مشكلات رواني دارند 0

- و در نهايت همسالان در الگويابي جنبش تاثير ميگذارند 0

روشهاي تأثير همسالان بر همديگر عبارتند از : سرمشق دهي (تقليد و همانند سازي) ،‌ تقويت و تنبيه ، ارزشيابي فعاليت يكديگر ، پس خوراندي كه به يكديگر ميدهند (بازخورد)0

رسانه هاي گروهي :

رسانه هاي گروهي ابزارهايي هستند كه در يك جامعه از آنها براي ابلاغ پيامها و بيان افكار و انتقال مفاهيم به ديگران استفاده ميشود و  اثراتي همچون پرخاشگري ، خشونت و مسائل جنسي به دنبال دارد0

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 28
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 36
  • بازدید ماه : 64
  • بازدید سال : 1,078
  • بازدید کلی : 17,805